Donnerstag, 29. Mai 2008

به شهید کلکان



کتیبه دیواری

افسانه ای عشق تو به تکرار نوشتند
در وصف قدت آیت بسیار نوشتند
شور نظرت را به غزلپاره سرودند
نام تو بهر کو چه بدیوار نوشتند


در احتراق بزرگ ، بادو زبان سرخ آویخته از چشما نش به آیینه ها سخن میگفت هنگامیکه سربازان پس از تحصین طولانی دهکده ها ، نا امید به خانه های خود بر گشتند . نقش پایش آوازه بود وراه ها هنوزرنگین کمانی انداز اسرار.
شب در سیاهی گم شده است ،ستاره ای میدرخشد ، مرداب خوابیده است تنها سگها خواب ناآرامی دارند . ماشه ای
مسلسل نفس های عمیقی کشید ستاره وسرب ، استاده و مذاب در هم شدند . میخواستم لحظه ای بخوابم اگر این سگ سیاه صاحب مرده بگذارد.
عابر گذشته است و سایه اش هنوز بر سینه ای دیوار ها میرقصد با امتداد و ارتفاعی که نسبت ابریشمینی دارد با شانه
هایش. پرنده گان بلند پرواز ، بی نشانه ای را جستجو میکنند در آشیانه ای بر شانه های هندو کش .
اسپی سفیدی بی سواری که از معبر عقربه ای ساعت میگذرد ،تجلی یادواره ای است که این شهربا او آشنااست.
رستم فرزند ابولقاسم است اما او از بیضه ای سفید پایمردی های خود سر بر کرده است.
کسانیکه پنجره ها را گشوده اند میدانند که در این آسمان ستاره ای میدرخشد دنباله دار.

مسعود قانع
22-05-08

Courtesy http://goftaman.com/daten/fa/index.htm

به شهدای راه آزادی

تقدیم به زنده یاد مجید کلکانی

یاد تو چون ستاره ای
شب زنده دار ِمه
در آسما ن خاطر من
ره کشوده است.
آتش گرفته پرده ای پندار من کنون .
یاد تو چون بهار
پروانه های عاشق آزادی را بشوق
در کوره راه رزم و نبرد
رهنمون شود .
یاد تو همچو خون
بر تار و پود هستی ما
میدود مدام
ای رود پر خروش
سرکش، شتا بگر
ستیزنده پر زجوش .
ای شبنم امید همه خانوار رنج
از شاخ زندگانی ما
چون چکیده ائی؟ .
ای جرقه ای حیات
در شام زندگانی پر درد و رنج ما
چون آفتاب سرخ
پرتو فگن شدی
افسوس ..... ولی
چه زود
خفاش تیره دل خون ترا مکید .
با ما بگوی تو
ای پاسبان مام وطن
دیدهء ترا
چون با حریر مکر و خیانت فریفتند ؟
آیا کدام آب زلال لیک تیره دل
آورد ترا بدام و آنگه گریختند؟ .
با ما بگوی تو
در قتلگاه تو
در آن شب سیه
دستان پر زخدعه و نیرنگ
دشمنان
این دوستان مرگ
بر آفتاب چهره ای تو تیغ چون کشید؟ .
ای پاسدار مام وطن
از تو زنده است
پایا و ماندگار
بر صفحهء حیات
بر گهنامه ای زمان
مام وطن، نام وطن .
نام تو ای شهید
ره آرمان خلق
چون حرف حرف
پاک خداوند در طاق
سینه ام
جاوید گشته است .
نام تو ای شهید
عیّار ای مجید
زینت ده درفش
همه رهروان عدل
پرسندگان داد
پویندگان راه ستیز
راه زندگی .
داکتر عبدالله محمودی
۲۸می،۲۰۰۸ ،سدنی

Courtesy http://goftaman.com/daten/fa/index.htm